عید فطر 96
سلام به پسر شیطون و بلا خودم عزیزم این هفته مسافرت بودیم.رفتیم دهات اونجا انقدر بازی کردی که نگو یعنی هر کاری و که نکرده بودی و اونجا انجام میدادی یا پیش گاو بودی. یا مشغول آب بازی تو رودخونه یا درحال گل بازی و گل پرت کردن که اعصابم و خورد میکردی و اصلا حرف گوش نمیدادی تو خونه هم همش با پسرا درگیر بودی.بیچاره امید و کلی اذیت کردیش و زدیش🤕🤕🤕🤕 یعنی یه دقیقه آرامش نداری. خلاصه بهت حسابی خوش گذشت امروز صبح با مامان جون اینا اومدیم تهران تا رسیدی اسکوتر تو برداشتی و کلی ذوق کردی بعدشم جاییزه های دیگه تو مامان جون بهت داد ️ کلی خوشحال شدی اینم چند تا از عکسای مسافرتت دوشیدن گاو و ه...
نویسنده :
✿‿✿مامی پدرام فینگیل✿‿✿
22:01