خاطرات با تو بودن
عزیزم از سه ماهگی کلماتی مثل اقا،ابوو میگفتی.سه ماه و نیمه که شدی شروع به راه رفتن کردی با روروئکت به هر طرف سر میزدی.از شش ماهگی شروع کردی به حرف زدن و کلماتی مثل بابا،به به،هام، به زبون اوردی،انقدر شیطون شدی که چهاردست و پا خودتو به سیم های برق میرسونی و همه رو از جا کندی .تلفن خونه هم از دست شازده پسر همیشه قعطه. از نظر خوابیدن هم اصلا خواب نداری انقدر شیطونی که یه لحظه یه جا نمیمونی!!! ...